امنیت و جمعیت , آسایش و آرامش, راحت و فراغت, فرصت و همتی فراهم نماید از برای حکمت و معیشت . در سایه امنیت مردم فارغ از هر آشوب و شور , فتنه و شر , تشویق و اضطراب و خوف و خطر می زیند؛ ایمن از دغدغه قتل و تاراج و اخذ مال و منال و هر مخافت دیگر. در چنین احوالی بخت خصم بخسبد و از دولت بیدار صد پرده خواب امن در چشم خلق بیفتد . آنگاه که اطراف بلاد از امن مزین است , هر کس تواند که خواب امن در این روزگار کند . رعیت در پناه و زینهار؛ شاکی و شاکر در راحت و خصب و فراغت؛ و این است نظام دولت اسلام و سنت اسلام .
در دارالحکومه اسلام , حتی یک در بسته شبها نیست ؛ البته غیر چشمان عسس ؛ و خلق جملگی در ضمان شحنه و شبگرد, و در امان گزمه و داروغه و محتسب اند . غزات خامل الذکر صاحب عصر (عج) راه کید و بدسگالی دشمنان را بربندند . رعایا به نهایت صحت و غایت امنیت به سر برند و بدره امانت در کف طرار نهند و لشکرآرایان و مرزداران کشور حفظ و حراست سرحدات و اطراف مملکت را از دشمنان بر ذمه خود شمرده و در امنیت طرق و شوارع سعی خود را مبذول دارند. امیر و فکر لشکر , درویش و خاطر امن و کنج قلندری!
باری , در سپهر امنیت است که علم و هنر و فضل و کمال چون خور و قمر عالم افروز شود. اگر امنیت نباشد فروغ فر و فرهنگ و فرزانگی بر هیچ کس نتابد و کس نتواند به کنج عافیت از بهر عیش بنشیند. اگر امنیت نباشد جان و مال , آبرو و ناموس و دین خلق در معرض هر هجمه و حمله است. عدم امنیت سبب بی انتظامی مهمات شود و حتی اختلال در کار حکومت افکند. طُرفه آنکه این نکات اندر طراز لؤلؤ منثور رهبر روشن نظر نیز تأکید رفته است.
آری , اگر امنیت نبود نعره های موحش داعشیان خواب امن از چشمان دانشیان ربوده بود. اگر امنیت نبود کامیابی از هیچ نعمت میسر نبود. جمله نعمتها بی حضور او درد بود و جمله پیشرفتها آه سرد. اگر امنیت نبود مجالی برای زهد و صفوت و ایمان و رشد و تقوا و طاعت نبود . هیچ کاری تمشیت نمی شد و هیچ معاملت و مشارکت و معاونتی به کار نمی آمد . مرغ در سایه امن است که گرد هوا می پرد و وحش از نعمت فیض نظام است که گرد کنام می چرد.
در دوران ناامنی, دغدغه معیشت و معرفت در خاطر کس نگنجد. در جنگ و مشغله , به هر کران هزار آشوب و فتنه و شر شود . در این آشوب تمامت در خروشند و نه مجالی که جام زندگی کردن بنوشند , بل فقط برای زنده ماندن بکوشند. جملگی همچو غرقه در دریای بیم به هر شاخ دست یازند و به چاره بکوشند تا به ساحل امن رسند .
در این ساحل امن, مبادا پاره ای کج بصیرت به افسون طمع, کشتی این ملت را در کام نهنگ افکنند. به آن سودائیان خام اندیش بگویید که یاوه کم گویید و از این جدال و سودای محال دست بردارید که با شکستن این کشتی و غرق شدن این گنج و نظام در طوفان رعب و وحشت, برایتان فرشهای بوقلمون نیفکنند و نعتهای عجب نپراکنند.
یاد ایامی که ملک ایران چو بیت الحزن بود. امنیت از میان برخاسته بود . هر کجا موشک بود و خون , ترور بود و شبیخون . شور و غوغا و فغان از یسار و از یمین در رواق اخضر افتاده بود و هر لحظه شهیدی غرقه به خون روی خاک .
یاد آر ای فارغ در محملی نشسته / شکرانه فراغت از همرهان خسته .
آنانکه که افراشتند رایت امن و امان را و گستردند مفرش صلح و صفا را .آری:
رامش کشور ز شمشیر سلیمانیستی / ور جز اینستی ایران آشفته و شیداستی
در آن ایام اگرچه دشمن سلیح و درم داد و لشکر براند اما رهبری و ملک و لشکر هر سه به هم موافق آمدند و دشمن مخذول را مقهور کردند. از این روی, باید بر سپهبدان و امیران کشور و بر سپاه و لشکر خود ببالیم که دشمن از تیغشان هراسان است. آنان بدین خیل و حشمت , در اقلیم دشمن راندند و پیل و کوسشان بشکستند و کلاه و نگینشان بگرفتند. آنان جان دادند تا آفتاب امن را گویند بتاب. اکنون نیز در قوت و قدرت, کشور را چنان استطاعتی است که : چو دیدی بسی آفرین خواندی / بر آن لشکر و جیش درماندی .
در وصف این ژنده پیلان و مردان گُرد , چه خوب گفت کاروان سالار انقلاب که: « اگر سپاه نبود کشور هم نبود.» لذا با این لشکر و حشم که در اوج قدرتند و ملک و ملت در سایه امنیت؛ پس ای طالب ره توفیق, خوش بجنب و خوش زی و سعادت شمر این امن و امان را . امنیت اگر هست در این از این جُند و حشم هست . امنیت اگر هست در این ملک عجم هست . امنیت اگر هست در این حصن حصین است . امنیت اگر هست در این خلد برین است. بی شبهه , این امنیت پایدار جز در سایه دولت بیدار میسر نیست ؛ همو که به تعبیر گلبن گلزار سیادت «چشمان بیدار نظام» است و صدر کبیر, حضرت امام (ره) « سربازان گمنام امام زمان » نامیدش . امید که ظل این امن و امان بر آفاق بگسترد و زمین و زمان به عدل صاحب عصر(عج) بیاراید. اما سایه این امن و امان, آفتاب عدل و احسان بایدش؛ زیرا: هرکجا عدل و امن روی نمود/ خلق در رأفت و خوشی آسود .