به گزارش پایگاه خبری ثروت ایرانی، فروردینماه ۱۴۰۴، روابط عمومی استانداری قم شاهد تحولی بود که از همان ابتدا پرسشهای جدی در محافل رسانهای و سیاسی ایجاد کرد. فردی باتجربه و آزموده از این جایگاه کنار رفت و در کمال شگفتی، فردی منصوب شد که بارها به رئیسجمهور شهید دولت سیزدهم نیز توهین کرده بود.
یکی از گمانهها در پشتپرده این انتصاب، موضوع اصالت همدانی فرد منصوبشده است؛ چراکه استاندار قم نیز ریشه همدانی دارد و به نظر میرسد همین اشتراک، در انتخاب او بیتأثیر نبوده است. این شائبه باعث شده برخی رسانهها بپرسند: آیا معیار شایستگی جای خود را به مناسبات قومی و رفاقتی داده است؟
این انتصاب از همان ابتدا نشان داد که قرار نیست روابط عمومی استانداری قم، نقش بیطرف و حرفهای خود را ایفا کند. چرا که کانال اطلاعرسانی این مجموعه، به سرعت رنگ و بوی شخصی به خود گرفت. خبرها یکی در میان درباره خودش بود و تصاویر بازدیدها و جلسات، بیشتر از آنکه نشاندهنده فعالیت استانداری باشد، ویترین شخصی او شد.
رفتارهای خلاف عرف اداری هم به چشم آمد. در جلسات، بالاتر از معاونین و حتی مدیرکل حوزه ریاست استاندار مینشیند، گویی سلسلهمراتب سازمانی را هرگز نخوانده است. در بازدیدها هم همیشه جایی برای عکس یادگاریاش کنار مقامات میتراشد تا مبادا از قاب رسانهها بیرون بماند.
این تازه بخشی از ماجراست. چرا که او خود را در قامت “جانشین استاندار” میبیند؛ با ادبیاتی بالا به پایین به مدیران کل استان دستور میدهد و رفتاری میکند که حتی مدیران باسابقه استانداری را هم متعجب و ناراضی کرده است.
نکته قابل تأمل دیگر، محدود شدن شدید دسترسی رسانهها به جلسات استانداری است. درهای جلسات فقط به روی صدا و سیما باز است و سایر رسانههای قم، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب، عملاً به حاشیه رانده شدهاند. این سیاست بسته، جز افزایش فاصله میان استانداری و رسانهها ثمری نداشته است.
از همینروست که هنوز شش ماه از حضور او نگذشته، اکثریت رسانههای استان، فارغ از گرایش سیاسی، نسبت به عملکردش معترض شدهاند. آیا چنین اجماعی در نقد یک مدیر، خود پیام روشنی برای استاندار قم نیست؟
ترس آشکار او از حضور خبرنگاران در جلسات، سبب شده کیفیت تولید محتواهای رسانهای استان به شدت افت کند. استانداری قم به جای آنکه مرکز شفافیت و پاسخگویی باشد، تبدیل به اتاقی دربسته شده که اخبارش تنها از یک کانال کنترلشده عبور میکند.
خبر رسیده که این وضعیت به اطلاع استاندار اکبر بهنامجو نیز رسیده است، اما تاکنون هیچ تغییر یا اصلاحی صورت نگرفته است. سکوت استاندار در این زمینه، پرسشها را بیشتر و انتقادها را جدیتر کرده است.
حال پرسش اصلی این است: آیا قرار است رسانهها و استانداری قم هر روز غریبهتر شوند؟ یا بالاخره کسی به این کوتهفکری پایان خواهد داد و شأن روابط عمومی را به جایگاه واقعیاش بازخواهد گرداند؟






